۷/۰۶/۱۳۸۱

همه انرژيم تمام شد...كلمات بار معنايي غلط اندازي دارند.“راضيم“اگر بگويم يعني “احساس رضايت“مي كنم ،كه نمي كنم.من “احساس نگراني“مي كنم،يا بالعكس.
ناراحتم،خسته ام،به دلايل منطقي و شخصي(bold) اما،حاضر به عقب گرد نيستم..
زندگاني پروژه نيست،فيلم سينمايي نيست..اينطور نيست كه كاري را بكني و تمام شود.كارها تمام نمي شوند.همه چيز را داري در جهت مطلوب(ونه خوب،لزوما“)هل مي دهي كه پروردگار متعال بر مي گردد سر شيلنگ را مي گيرد رو كله ات..
حالا خسته ام،انرژي منرژي ندارم..سعي مي كنم(يعني چيكار مي كنم؟)كه حواسم جمع باشد..منتظرم.تا چه پيش آيد..
خداوندگار يكتا،گويا نمي توانديك نمودار خطي ،صعودي يا نزولي درست و جسابي بكشد..كه روندش را بفهمي..فقط نمودارسينوسي را ياد گرفته،300 تا نقطه عطف دارد،صد بار جهتش عوض مي شود.
چهار چرخ ما رو هواست،...چون رب العالمين نمي خواهد رياضيات دبيرستان را مرور كند.

اين بار بالاغيرتا سر شيلنگ رو بگير اونورتر.آمين!

هیچ نظری موجود نیست: