ژيمناست ها در 20 سالگي پير حاب مي شن...فوتبالسثها در 35 سالگي پير حساب مي شن ..داماد ها در 45 سالگي پير حساب مي شن ..وقثي 30 سالته و دانشجوي دوره ليسانسي پير حساب مي شي ..اگه در 45 سالگي رييس جمهور آمريكا شي جوون هستي..اگه در23 سالگي phdبگيري جوون هستي ..اگه در 50 سالگي بميري جوون هستي ...خلاصه اين كه تو در آن واحد همواره براي يك سري كارا پير و براي يكسري كاراي ديگه جوون هستي ..و ضمنا براي يك سري كار ها هم سنت مناسب است..در واقع يكسري كار در جهان مناسب سن تو وجود دارد و براي ساير كارها يا جوان و يا پير هستي ...مثلا انجام كارهاي انقلابي از يه آدمي با شرايط سني باباي ..!
حالا اگه تو دلت بخواد يه سري كار بكني كه از هر لحاظ با شرايط سنيت نامناسبه چيكار مي كني ..آدم بايد معلوم شه براي خودش زندگي مي كنه يا شناسنامه اش....اگه ازت بپرسم واسه چي زندگي مي كني چي جواب ميدي :ضمن اشاره به اهميت و بزرگي سؤال ،من براي زنم خانواده ام وطنم عقايدم روياهام و ..زندگي مي كنم....مطمئني؟براي شركتت زندگي نمي كني؟براي كسب رضايت اطرافيان به هر قيمت چطور؟..براي مد ،مسجد محل،پژو سواراي شهرك،استاداي دانشكده چي......من خيلي وقتها دچار اين حالت زندگي كردن براي چيزاي نامربوط مي شم..منتها چون يه خورده خجالتي ام بايد اول مخاطبو مجاب كنم تا يه كلمه خرف بزنم از قول خودم....راستش اين كه من به دلخواه خودم زندگي نمي كنم نه تنها براي تو كه براي خودم هم اغلب مهم نيس.
...............................................
اكبر آباد در نزديكي اسلامشهر واقع است..تگزاس محله ايست(حاشيه تهران تگزاس خيز است اصولا)فقير و پر همه نوع خلاف..زبان اصلي هم تركي است..ضمنا از اون فجايع معماري ترميم ناشدني هم هست..روي سقف همه خانه ها منبع آبي است ..مشكل آب دارند..اون قضاياي شلوغي ها ودر گيري هاي اسلامشهر در واقع عمده اش مربوط به همين اكبرآباد بود...آقاي محترمي كه با ما كار مي كند (يا ما برايش كار مي كنيم!)و كارگاهش هم آنجاست،از خنده روده بر مي شد وقتي ماجراي تجمع ايرانيان در مقابل سازمان ملل ،در حمايت از مردم اكبر آباد را تعريف مي كرد...
۶/۲۹/۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر