۷/۰۶/۱۳۸۱

عادات بد،آموخته هاي نادرست،همه “مزخرفاتي كه “اكتساب“كرده ايم!،جز اين كه بحران سازند،در بحران هاي ناگزير بد جور گريبانگير مي شوند.
به پديده “غيبت“نگاه كن،به رانندگي مان،آنارشيسمدرمان ناشدني مان،قضاوت در مورد همه چيز و همه كس،به احساساتي(و نه حساس)بودن بيمارگونه مان و هزار چيز ديگر..حالا فرض كن جنگ شود،يا انقلاب يا زلزله...كه هر سه هم محتملند!

پي نوشت:به جنگها و زلزله ها و ..خانگي هم فكر كن و “عبرت“ گير.




................

دردهايي است،غير مردن كان را دوا نباشد.و روح آدم را مثل خوره مي خورد و تدبير مبتلا محال است.....و هيچ خنده دار نيست.

هیچ نظری موجود نیست: