-باید توشو تمیز کنم
-متاسفم که همبازی نداری ولی دیگه نمی خوام این بازیو ادامه بدم...می دونی که دوستش ندارم.
-حالا من هی بهت بگم حق داری و تو هم مظلوم نمایی کنی..آخرش چی؟..
-زورم میاد ..ولی زورم نمی رسه
-قال جان لنون (ع)"life is what happens to you while you’re busy making other plans"
-زمان...نه فردا میاد...نه دیروز میره..من باید فیزیکدان می شدم..با جان لنون
-بابام می گه.."هر چی دوست داری واست خوبه"و رفقا خوششون میاد...بابام گویا تو نیمه پر لیوان زندگی می کنه.
-کار ..حتما یه روزی کار می کنم
-بچه ها اگه می دونستن خودمو چقدر دودره می کنم ..بهم نمی گفتن دودره.
-بی تابم و خسته من از این کثرت کابوس
-هی عمو...اینکه تو از نسل قبلت کمتر می فهمی یه اصل کلی نیست..انقد گیر نده
-راستشو بخوای..نه!بهتره رو راستش حساب نکنیم
-تکراری..
-پنجاه سال دیگه که میاد سر قبرم ..اصلا خبر نداره که..نگم!
-امان از ماتریکس بی گربه..گوست داگ بی کفتر...
-دلم انقدر تنگ شد که هیشکی دیگه توش جا نشد(به غیر از اون رادین فسقلی..)..یه خورده گشادش کردم.
-دو روزی نیستم..دو روز هم دو روزه.
-خب حالا توجه شما رو به یه آهنگ بختیاری جلب می کنم..هی گل!
-فارسیش اینه که امیدوارم خدا یه چن تا از معجزه هاشو خرج ما کنه..همین...گرچه وقتی به کائنات نه که مثلا به آفریقا فکر می کنی می بینی علی القاعده زنبیلت ته ته ته صفه
-تو هم بیا برو گرده ما..دیوث
-خوارشو گاییدم.."جانم!..بفرمایید..خودم هستم"
-هر کاری یه راهی داره..که تخم انجام دادنشو نداری..لذا ناخودآگاهت وجودشو انکار می کنه
-کون لقت..این یکی رو رسما با خود خودتم.
-حق با تو اگه نباشه مال تو هستش..انگار سندشو در روز الست(که سه شنبه ای بوده ظاهرا)بردی به نام زدی.
-...
-خدا بده برکت..سعیشو هم کرده...آمین یا رب العالمین
-از همین حالا بگم..مسائل ما ساده و الکی و خلاصه واسه رفع کتیه..بعدا واسم درباره گاندی و هلن کلر سمینار ندی.
-مث سگ می ترسم..
-یه کم برف..یه کم تنهایی..یه کم کوه..یه کم بیدار شو!
-جان لنون..شاید هم یه چیزایی می فهمیده
-همیشه میگم اگه زودتر می اومدم جاپارک گیرم میومد..بهم این حسو میده که انگار واسم مهمه کل داستان
یعد از همه اینا هم چیزی عوض نمیشه..فقط جلوی آدما بلند بلند با خودت حرف نمی زنی....گاهی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر