۹/۰۷/۱۳۸۳

هر كاريش كردم افاقه نكرد..هر چي زور زدم..هرچي فكر كردم..هرچي زير سيبيلي رد كردم..هر چي تظاهر كردم..تعمق كردم..مسخره بازي در آوردم..هر چي تحمل كردم..مشورت كردم..پرس و جو كردم..هر چي سر خودمو گرم كردم..حواسمو پرت كردم..هرچي حمله كردم ،هر چي فرار كردم..هرچي هدايت و حمايت كردم..هرچي رج زدم و تقلب كردم..هرچي توجيه عقلاني كردم..هرچي لزومشو يادآوري كردم..هرچي خلاقيت به خرج دادم..خلاصه فايده نداشت..هيچي به هيچي!!
حالام خودمو راحت كردم كلا:"خوشحالي مث ننه باباي آدمه..نقشي درش نداري..خلاص!"
مخالفي؟..چه خياليه؟!

هیچ نظری موجود نیست: