skip to main
|
skip to sidebar
ال بهرام
۶/۰۳/۱۳۸۳
قبلا فكر مي كرد بي مزه اس..همين.
اخيرا،اما به اين نتيجه رسيده كه بقيه دركش نمي كنن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
مي خوانم
بهنود
قصههای عامهپسند
سلمان
مردي به نام اُمُّل
سايه
میرزا پیکوفسکی
توكاي مقدس
بايگانی وبلاگ
◄
2005
(26)
◄
سپتامبر
(6)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(9)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(4)
▼
2004
(73)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(5)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(8)
▼
اوت
(11)
آدم يهو متوجه ميشه كه زندگيش ربطي بهش نداره و همه...
قبلا فكر مي كرد بي مزه اس..همين.اخيرا،اما به اين ن...
-بذار فعلا ايني رو كه زاييديم بزرگ كنيم..تا بعد-اي...
چون وقت ندارم اين رو هم زود برم و بگم
خوشحال و خنگ بود دو ساعت براش توضيح دادم كه چرا اج...
البته : عاقبت گرگ زاده گرگ شود اما!:از فضل پدر تور...
وقتي نمي توني از زخم ها و دغدغه هات با كسي حرف بزن...
تا بدانجا رسيد دانش من..و ايستاد.
اينقدر محافظه كار شد كه نه حرف مي زد و نه از جاش ح...
روديوار با اسپري سياه و پررنگي نوشته:"مرگ بر شاه- ...
من اومدم؟!
◄
ژوئن
(10)
◄
مهٔ
(10)
◄
آوریل
(6)
◄
مارس
(9)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
ژانویهٔ
(6)
◄
2003
(137)
◄
دسامبر
(9)
◄
نوامبر
(6)
◄
اکتبر
(12)
◄
سپتامبر
(16)
◄
اوت
(5)
◄
ژوئیهٔ
(11)
◄
ژوئن
(18)
◄
مهٔ
(18)
◄
آوریل
(11)
◄
مارس
(13)
◄
فوریهٔ
(9)
◄
ژانویهٔ
(9)
◄
2002
(139)
◄
دسامبر
(11)
◄
نوامبر
(14)
◄
اکتبر
(16)
◄
سپتامبر
(38)
◄
اوت
(31)
◄
ژوئیهٔ
(29)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر