۴/۳۰/۱۳۸۱

چقدر وقت ميذاري ..چقدر انرژي..اووووووووه چقد فكر ميكني..آرزو ميكني شبانه روز 48 ساعت بود و ميدوني كه فرقي نمي كرد..
تو رختخواب ..تو ماشين سر كار تو كفيشه تو خونه سينما همه جا ...با دقت وجديت وتعهد ادامه ميدي ..مي دونم منشا تحولات بزرگي براي بشريت بودي وخواهي بود
...چيز هاي مضحكي رو نمي توني عوض كني..چيزهاي كوچك ساده بديهي عيني هلو مضحكي رو نمي توني عوض كني..يه چيزي :ديشب نيم ساعت فكر كردم تا يادم بياد چي دوس دارم,:سيگار!(لابد چون تو خونه نمي كشم)... خيلي به نمي دونم كجاي اين قضيه خنديدم.......................................................... ................
...بساطيه به مولا!!

هیچ نظری موجود نیست: