۱۲/۱۴/۱۳۸۲

..من برخلاف ظاهرم(يا شايد مطابق ظاهرم..سليقه ها فرق مي كنه)بهره گسترده اي از احساسات عميقه برده ام(يعني دارم از اينا )مي دونم چي ها رو دوس دارم ..چي ها نگرانم مي كنه ..چي ها تحت تاثيرم قرار ميده ..غمگينم مي كنه..خوشحالم مي كنه..و واسه هر كدوم مي تونم آن لاين يه ليست با n تا عنوان بدم..به غير از واسه ترس..نمي دونم ترس حاليم نيس..يا يه ترس گنده دارم كه باقي ترسا رو تحت الشعاع قرار مي ده...من از يه چيز مي ترسم ..فقط از مردن...اونم از مردن تو..نه هر كس ديگه..

..چرا؟..نمي دونم..تو هم نمي دوني ..زور نزن.

هیچ نظری موجود نیست: