۸/۲۴/۱۳۸۲

راننده برام توضيح داد كه مردم عراق از رفتن صدام ناراحت هستن..در كل روشنم كرد ،مثلا:“خب آدم اگه ديكتاتور نباشه مي تونه حكومت كنه؟..دولت گردن كلفت نباشه خب مردم ميريزن همو مي خورن..الان مگه نيس تو عراق با اين آمريكاييها؟!“
بعد توضيح داد كه اسمش صدامه و براي همين عراق كه رفته بوده همه چي واسش مجاني بوده و اينا..كلي از امنيت بغداد و اينكه “دختر خوشگل 15 ساله تو خيابون راه ميرفت 2 صبح كسي چپ نيگاش نمي كرد ..“حرف زد ..مام هي تاييد كرديم
..بعد جو گرفتش گفت همه ايني كه مي گن صدام وحشي و بيرحم بوده شر و وره و چرا اون موقع كه به ايران حمله كرد اينا رو نميگفتن(چرا؟!)؟
من گفتم بالا خره اين گوراي دسته جمعي يه چيزي بوده لابد..
-“نه آقا!..صدام مار رو از سرش مي كشت“!
-يعني چي ؟
-“من اگه خائنم..اگه دشمن صدامم ..نبايد منو كه مي كشه ،پسرم رو هم بكشه؟..نبايد برادرم رو بكشه؟..خب اينا هم فردا خائن ميشن،مي دوني؟!..كارش درست بود صدام..اين گور ها هم مال همينا و زن بچه شونه!..بد مي گم؟“
-سليقه ها فرق ميكنه البته


توعراق لابد آدمهاي بيشتري اينجوري فكر مي كنن..اين كه ايراني و خوزستاني و زخم خورده بود...چند نفر رو ميشناسي كه ميگن ايران به يه “رضا خان “ديگه احتياج داره؟

هیچ نظری موجود نیست: