۱۲/۲۴/۱۳۸۱

..با خودم كه گپ مي زنم،دلم مي گيره..عينهو پير سگا همه اش چس ناله مي كنه..سيريش و بد پيله هم هس ،ول نمي كنه،هر چي سوتش مي كنم باز كمونه مي كنه مياد ور دلم...حالا برنامه دارم يه جورايي دودرش كنم..
فقط مي ترسم افسرده بشه!

هیچ نظری موجود نیست: