۹/۲۵/۱۳۸۱

شعري از من:

وقت نيست
پس زود اين شعر را بگويم
تا لوله نتركيده
..تلفن زنگ نزده
تا برنامه بعدي امروز را دريافت نكرده ايم

قرار نبود شعري در كار باشد
تنها قرار بود ،در اين برهه از تاريخ،ظرفها شسته شوند.

خب الحمدلله
به بهانه اين كاغذ هاي كاهي
فرصتي شد
تا
به غريبه در آينه بگويم
سلام!

..
ببخشيد،زنگ زدند.

هیچ نظری موجود نیست: